در این مطلب از سایت جسارت سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد حسادت برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
تکـه یخی که عـاشـق ابــر ِ عـذاب می شود
سر قـرار عـاشـقی همیـشـه آب می شود
شعر در مورد حسادت
بعضی ها وقتی خوشحالی ، کنارت نیستند،
چون حسودند.
وقتی غمگینی در آغوشت نمیگیرند،
چون خوشحالند.
وقتی مشکل داری به ظاهر همدردند،
در واقع بی خیال تو هستند.
اما وقتی مشکل دارند،
با تو خیلی مهربانند.
شعر در مورد حسادت عاشقانه
دخترا حسود میشن….
چون میدونن دخترای دیگه چه کارایی میتونن بکنند 🙂
پسرا غیرتی میشن….
چون از نگاه بقیه پسرا خبر دارن 🙂
شعر در مورد حسادت زنانه
من آدم خوشبختی هستم…
چون نه به خوشبختی دیگران حسودی میکنم
و نه از دیدن بدبختی دیگران لـذت میبرم!
شعری در مورد حسادت
حسود نیستم اما کسی به غیر خودم
غلط بکند که بخواهد رقیب من باشد
شعر درباره حسادت
بار سنگین است …و من کم طاقت…. و دنیا حسود…
خم شدن را عارمیدانم…. دعاکن بشکنم!!!
شعر کوتاه در مورد حسادت
اگه چشمام کبودن فقط واسه اینه که آدما حسودن
هر موقع که نبودم پشتم زدن , منو تو دل تو کشتن فقط
تعریفاشون از صدتا فحش بدترن
فهمیدم که خودیا از همه دشمنترن
منو پیچیدنو خودشون به سمتت اومدن
اونا که فکر میکردم از همه خوش قلب ترن
شعر کودکانه در مورد حسادت
چه حالی داره
یکی انقدر دوستت داشته باشه
که بقیه
بهت حسودی کنن
شعر طنز در مورد حسادت
به زندگی دیگران حسادت نکنید
زندگی ها ازبیرون زیبا دیده میشه
یک بیت شعر در مورد حسادت
لبخند بزن ، رفع کسالت بکند
تا ماه به این لحظه حسادت بکند
با زورِ ادا هم شده گاهی بگذار
لبهای تو خنده را زیارت بکند
شعر حافظ در مورد حسادت
کنارم که باشی…
خورشید هم به بودنت..
حسادت خواهدکرد..
دیگر..
ماه را..
نمی دانم..!
شعر زیبا در مورد حسادت
سخت است…
کوه درد باشی و دیگران…
به آرامش ظاهرت حسادت کنند…!!
شعر درباره حسادت عاشقانه
خوشبخت ترین آدمها کسانی هستند
که به خوشبختی دیگران حسادت نمی کنند
و زندگی خودشان را با هیچ کس مقایسه نمی کنند.
شعر درباره حسادت عاشق
به تمام ایستگاه های شهر حسودی میکنم!
آنها لحظه ای تو را
بی هیچ احساسی در آغوش میگیرند!
اما من تو را با این همه احساس
از دست داده ام…
شعر درباره حسادت در عشق
این همه حسود بودم و نمی دانستم؟!؟
به نسیمی که از کنارت موذیانه می گذرد
به چشم های آشنا و پر آزار که بی حیا نگاهت میکنند
به آفتابی که فقط تلاش گرم کردن تو را دارد
به همه شان حسادت میکنم
من آنقدر عاشقم که به طبیعت بدبینم
طبیعت پر از نفس های آدمهاست
که مرا وادار میکند حسادت کنم
به تو و رویای نداشته ام…….
شعر درباره حسود
حسودی ام می شود
به پرنده ها
همین که هر روز سفره ی مهربانی ات را
برای گنجشکهای عصرانه تکان می دهی!
به باران اشاره می کنی
به پرنده ی روی شاخه
شعری در مورد حسادت
گل من!
گاهی نفس عمیق بکش و
نگذار تنم از حسودی بمیرد ..
شعر طنز درباره حسادت
حسودی ام می شود
به لباسهایت،
که هر روز تو را در آغوش می گیرند!
شعر طنز در مورد حسود
حسودی ام می شود
به بالِشَت،
که هر شب سرت را
روی سینه اش می گذاری!
شعر سعدی در مورد حسود
حسودی ام می شود
به همه چیز؛
به همه کس…؛
به کسانی
که سالهاست
در کنار تو زندگی می کنند!
می بینی؟
دوریت آنقدر دیوانه ام کرده
که هیچ تیمارستانی قبولم نکند!
شعر حافظ درباره حسادت
تو
لیوان آبت را با خیال راحت می نوشی
من
حسودی می کنم به لبه ی لیوان
که لب های تو به آن می خورد
شعر در وصف حسادت
دوست ندارم کسی به جز من صدایت کند
من آدم حسود بد بی ادبم!
چه فرقی می کند؟
تو که دوستم نداری!
شعر در مورد حسادت
حسودیام میشود
به شعرها و ترانههایی که میخوانی
– خوشا به حال کلماتی،
که در ذهن تو زیست میکنند!-
دلم میخواهد
یکبار دیگر
شعر را
خیابان را
تمام شهر را،
با کودک مهربان دستهایت
از اول،
قدم بزنم…
شعر در مورد حسادت عاشقانه
حسودم،
به انگشتهایت
وقتی موهایت را مرتب میکنند
حسودم،
به چشمهایت
وقتی تو را در آینه میبینند
و حسودم،
به زنی که رد شدن از لنزهای رنگیاش
رنگ پیراهنت را عوض میکند
شعر در مورد حسادت زنانه
میبویم گیسوانت را
تا فرشتهها حسودی کنند
شانه میزنم موهایت را
تا حوریها سرک بکشند از بهشت برای تماشا
شعر میگویم برای تو
تا کلمات کیف کنند…
مست شوند…
شعری در وصف حسادت
گاهی دلت می خواهد از دید بعضی آدم ها پنهان بمانی
اشتباهاتت را سرزنش می کنند،
به چیزهایی که خود ندارند حسادت می کنند،
دست می گذارند روی نقطه ضعف هایت و آن را بزرگ و بزرگتر می کنند
و هر کاری که لازم باشد می کنند تا تو را کوچک و بی رنگ و کدر نشان دهند.
متن در مورد بی قراری عاشقانه
آدم ها به همان سرعت که آمده اند، می روند
تنهایی ات را محکم بچسب
اینجا کسی به زانوهای در آغوش کشیده ات حسادت نمی کند
شعری در مورد حسادت
یک روز
همه
“تو” را خواهند شناخت
و اگر هم نشناسند
به “تو”ی این شعرها
حسادت خواهند کرد.
شعر کوتاه در مورد حسادت
وقتی می شود دقایق عمرت را با آدم های خوب بگذرانی.
چرا باید لحظه هایت را صرف آدم هایی کنی
که یا دل های کوچک شان مدام درگیر حسادت ها و کینه ورزی های بچه گانه اند؟
یا مدام برای نبودنت،
برای خط زدنت
تلاش می کنند؟!
شعر کودکانه در مورد حسادت
همیشه ترسیده ام
از اینکه چشم باز کنم و تو نباشی!
در افکارم، مخفی ات می کنم
اسمت را هیچ کجا بر زبان نمی آورم
تا کسی به دوست داشتنت
حسادت نکند
شعر طنز در مورد حسادت
چهقدر خوب بود
تو، گُل من بودی
هر روز به تو آب میدادم!
علف چِرکهای تو را میشستم وُ
به بوی تَنت
مغرور میشدم
شبها کنار لبت
رؤیا بو میکردم وُ
روزها، حسادت ِ دنیا را
شعر حافظ در مورد حسادت
من حسادت می کنم حتی به تنها بودنت
من به فرد رو به رویی، لحظه ی خندیدنت
من به بارانی که با لذت نگاهش می کنی
یا نسیمی که رها می چرخد اطراف تنت …
شعری در مورد حسادت
من حسادت می کنم حتی به دست گرم آن،
شال خوشرنگی که می پیچد به دور گردنت
وقتی انگشتان تو در گیسوانت می دود
من به رد مانده از اینجور سامان دادنت …
شعر در مورد حسود
اینکه چیزی نیست ، گاهی دل حسادت کرده به
عطر پاشیده از آغوش تو بر پیراهنت
هیچکس ای کاش در دنیا به تو حسی نداشت
من حسادت می کنم حتی به قلب دشمنت
یک بیت شعر در مورد حسادت
آغوشت را تنگ تر کن
حسادت می کنم
حتی به هوایی که میان من و توست
آغوشت را تنگ تر کن…
بی مرز می خواهمت…
شعر درباره حسادت عاشقانه
حسادت می کنم
به کودکی که قرار است برایم به دنیا بیاوری
حسادت به آینه ای که ترس تو را از زیبایی خودت به تو می رساند
حسادت می کنم به حماقتم برابر تو
به عشقم نسبت به تو
به فناشدنم در تو
شعر کوتاه در مورد حسود
عاشقت نیستم!
حتی اگر
به شیشه آبی که هر روز
بی لیوان سر می کشی
حسادت کنم!
یا به هر شی مسخره ای
که از من
به تو
نزدیک تر است
شعر کوتاه درباره حسادت
و من گاهی اوقات مجبورم
به آرامشِ عمیقِ سنگ حسادت کنم
شعر کودکانه درباره حسادت
دریا به جرعه یی که تو از چاه خورده ای
حسادت می کند.
اشعار مولانا در مورد حسادت
از خشم و حسد جان را بیگانه مکن با دل
آن را مگذار این جا وین را بمخوان تنها
شعر حسادت
این بار جام پر کن لیکن تمام پر کن
تا چشم سیر گردد یک سو نهد حسد را
شعر حسادت عاشقانه
خار مسکینی که هر دم طعنه گل می کشد
خواجه گلزار باد و از حسد گل زار باد
شعر حسادت زنانه
منکرست و روسیه ملعون و مردود ابد
از حسد همچون سگان از دور بق بق می زند
شعر حسادت زن
تو لحد خویش را پر کن از زر صدق
پر مکنش از مس شهوت و حرص و حسد
شعر حسادت می کنم
چه پرده است حسد ای خدا میان دو یار
که دی چو جان بده اند این زمان چو گرگ عنود
شعر مذمت حسادت
چه ظلم کردم بر حسن او که مه گفتم
صد آفتاب و فلک را بر او حسد باشد
شعر درباره حسادت
این دو به کار ناید جز ناروا نشاید
ای وای آن که در وی باشد حسد مغرس
شعر درمورد حسادت
نه در او حسد بماند نه غم جسد بماند
خوش و پاک بازآید به سوی بساط نردم
شعر درباره حسادت عاشقانه
ناز مرا به جان کشد بر رخ من نشان کشد
چرخ فلک حسد برد ز آنچ کند به جای من
شعر برای حسادت
چو خیال تو بتابد چو مه چارده بر من
بگزد ساعد و اصبع ز حسد زهره و پروین
شعر در مورد حسادت عاشقانه
در حسد افتاده ایم دل به جفا داده ایم
جنگ که می افکند یار سخن چین من
شعر حسادت عاشق
ای تبریز بازگو بهر خدا به شمس دین
کاین دو جهان حسد برد بر شرف جهان تو
شعر عاشق حسود
قومی بدیده چیزکی عاشق شده لیک از حسد
از کبر و ناموس و حیا هم در خلاء پا کوفته
شعر در مورد حسادت زنانه
در سینه این عشق و حسد بین کز چه جانب می رسد
دل را کی آگاهی دهد جز دلنوازی آگهی
شعر حسادت میکنم
عشق مه است جمله رو ماه حسد برد
بدو جز که ندای ابشروا این است ورا قرائتی
شعر من حسادت می کنم
ای آنک به دل ها ز حسد خار خلیدی
این ها همه کردی و در آن گور خزیدی
شعر در مذمت حسادت
چشم غیرت ز حسد گوش شکر را کر کرد
ترس از آن چشم که در گوش شکر ریخت کری
شعر درباره حسادت عاشق
هین دل خود را تمام در کف دلبر سپار
تا که نپوسد دلت در حسد و کینه ای
شعر درباره حسادت در عشق
خار شد این جان و دل در حسد آینه
کو چو گلستان شده ست از نظر عبهری
شعر در مورد حسادت
حسد بر من حسد دارد مرا بر کی حسد باشد
ز جوی خمر چون مستم چرا تشنه لبن باشم
شعر درباره حسود
کجا ز بوته دوزخ خلاص خواهد یافت؟
کسی که پاک نکرده است از حسد خود را
شعری در مورد حسادت
خلق را پس چون رهانند از حسد
کز حسد این قوم بیمار آمدند
شعری در مورد حسادت
بی حرص کوب پایی از کوری حسد را
زیرا حسد نگوید از حرص ترجمانش
شعر در مورد حسادت در عشق
میان صورت ها این حسد بود ناچار
ولی چو آینه گشتم بر حسد گردم
شعر در مورد حسود
پیوسته حسد بودی پرغصه ولیک این دم
می جوشد و می روید از عین حسد خنده
شعر کوتاه در مورد حسادت
بد هندو نمودم آینه ام
حسد و کینه نیست اعلامش
شعر کودکانه در مورد حسادت
حسد چه می بری ای سست نظم بر حافظ
قبول خاطر و لطف سخن خدادادست
شعر طنز در مورد حسادت
بیار زان می گلرنگ مشک بو جامی
شرار رشک و حسد در دل گلاب انداز
شعری برای حسادت
هرگز حسد نبرده و حسرت نخورده ام
جز بر دو روی یار موافق که در همست
شعر در مورد حسادت
بازان شاه را حسد آید بدین شکار
کان شاهباز را دل سعدی نشیمنست
شعر در مورد حسادت عاشقانه
هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی
الا بر آن که دارد با دلبری وصالی
شعر در مورد حسادت زنانه
یا حسد برد دشمن بد دل
یا مرا دوستی غیور افتاد
شعری در مورد حسادت
غایت خوبی که هست قبضه و شمشیر و دست
خلق حسد می برند چون تو مرا می کشی